همشهریا! به کدام ساز شما برقصیم که خوش آید و چگونه بلرزیم که کش آید؟ شب تا به صبح سر در پرونده کنیم و صبح تا به شب فحش شنویم. گوارای وجود و مایهی جود شود هر چه از شما رسد. که دوست شمایید و خربزه با پوست شمایید در حلقوم ما
خدایا! به دیگران بفهمان مگر شهردار جغد باشد که بومی و غیر بومی را توفیری آید. به دیگران بفهمان همه از یک شهریم حالا یکی روی به آفتاب و دیگری … در آفتاب. به دیگران بفهمان که آسفالت گران است و بودجه رو به اتمام. الهی! وامی برسان از آسمان. الهی به ما بفهمان که شورای شهریم یا شورای شر
در روایت است که مهندس رو به دکتر گفت:
خدایا! روزی ناموری در ما بود که نیست و همچنان ما را استادی است که هست.
Advertisements